10 نکته مهم درباره مدیریت استعدادها در والیبال
10 نکته مهم درباره مدیریت استعدادها در والیبال
مدیریت استعدادها فرآیندی مستمر و بلند مدت است که برای هر بازیکن شاید حدود یک دهه و یا بیشتر به طول انجامد و بر مبنای دانش و آگاهی ما نسبت به نوجوانان و جوانان، ورزش والیبال، فرآیند آموزش و یادگیری، و فرآیند توسعه جسمانی و ذهنی و فکری بازیکنان استوار است. بنابراین باید با توجه به شرایط و امکانات شهر، استان و کشور خود برنامهریزی و سازماندهی موفقی برای اجرای برنامههای مدیریت استعدادها انجام دهیم و به نونهالان، نوجوانان و جوانان کمک کنیم تا به موفق ترین ورزشکار و کاملترین انسانی که پتانسیل آن را دارند تبدیل شوند. در این قسمت ما به 10 نکتهی مهم که در مدیریت استعدادها باید مورد توجه قرار گیرند میپردازیم:
1- بهبود مستمر
یکی از مهمترین فاکتورها در مدیریت استعدادها بهبود مستمر میباشد. ما در جامعهای مدرن زندگی میکنیم که تغییرات و پیشرفت ها به سرعت اتفاق میافتند، بنابراین همواره باید به دنبال درک این تغییرات، سازگاری با آنها و بهبود برنامههای تمرینی و حمایتی از بازیکنان و مربیان باشیم؛ به گونهای که پاسخگوی شرایط جامعه مدرن امروزی باشد. یکی از موارد مهم در این زمینه یادگیری مستمر همه مربیان و مدیران این عرصه میباشد؛ خود انتقادی، کنترل و اصلاح و برنامهریزی مجدد باعث پیشرفت مداوم به سمت هدف خواهد شد که همانا پرورش بازیکنانی موفق در والیبال و انسان هایی موفق و کامل برای جامعه و در نهایت ساختن جامعهای بهتر میباشد.
2- سه خروجی مهم
مدیریت استعدادها باید در ایجاد جامعهای سالمتر، شادابتر و شادتر و موفقتر سهیم باشد، که با این سه دستاورد حاصل خواهد شد:
1- ظرفیت جسمانی تمام نونهالان به وسیله پرورش حرکات و مهارتهای ورزشی پایه ( راه رفتن، دویدن، پریدن، پرتاب کردن، گرفتن و… ) توسعه و پرورش مییابد.
2- بازیکنان بیشتری به سطوح بالای عملکردی دست می یابند؛ که از طریق پیمودن یک مسیر سیستماتیک و سازمان یافته برای توسعه و پرورش مهارت های بازیکنان که شامل تمرینات، مسابقات و ریکاوری مناسب می باشد، حاصل خواهد شد.
3- تعداد بازیکنانی که به طور حرفه ای والیبال را در دورهی بزرگسالی دنبال خواهند کرد افزایش می یابد، که در نتیجهی بهبود کیفیت و جایگاه والیبال و ورزش می باشد.
3- ظرفیت جسمانی
حرکت و جابجایی اولین زبان کودکان است. توسعهی ظرفیت جسمانی، پایه و اساس مدل توسعه و پرورش بلند مدت ورزشکاران میباشد. افرادی که ظرفیت جسمانی آنها پرورش یافته است این ویژگیها را دارند.
– انواع حرکات و جابجاییهای پایهای انسانی ( مثل راه رفتن، نشستن، دویدن، بالا رفتن، پایین آمدن و…)، مهارتهای حرکتی پایه ( دویدن، پریدن، لی لی کردن و… )،
و مهارتهای ورزشی پایه ( مثل پرتاب کردن، گرفتن، استارت زدن، ضربه زدن با دست یا با پا به توپ، ضربه زدن با راکت به توپ و …) را با اعتماد به نفس، مهارت و خبرگی، و خلاقیت در شرایط مختلف اجرا میکنند.
– افزایش انگیزه و توانایی شرکت در فعالیتهای ورزشی و برقراری ارتباط مثبت با ورزشکاران دیگر و همینطور توانایی درک و ارزیابی شرایط و تصمیمگیری درست در فعالیت ورزشی.
– درک درستی از شرایط یک بدن سالم و سبک زندگی مناسب دارند که شامل ورزش، خواب و استراحت و تغذیه مناسب میباشد.
ظرفیت جسمانی پایه و اساس برای ایجاد و توسعه سلامت در افراد جامعه میباشد، که به ایجاد رابطهای مادامالعمر با فعالیت جسمانی و عملکرد ورزشی و توسعه مهارتهای ورزشی فردی کمک میکند. ظرفیت جسمانی سنگ بنای توسعه سلامت در جامعه و ورزش قهرمانی میباشد که به صورت ایدهآل قبل از سن بلوغ باید توسعه یابد.
توسعه ظرفیتهای جسمانی نونهالان و نوجوانان هم پتانسیل آنها را در تبدیل شدن به یک بازیکن سطح بالای بینالمللی افزایش میدهد و هم به افراد جامعه کمک میکند تا در تمام طول زندگی خود به فعالیتهای ورزشی بپردازند.
4- متناسب با سن رشد و توسعه جوانان
برنامهای که بر مبنای سطح بلوغ، سن توسعه و بیولوژیکی نونهالان و نوجوانان تنظیم شود( نه اینکه فقط بر مبنای سن شناسنامهی آنها استوار گردد)، سنگ بنای یک برنامه بلند مدت موفق در پرورش بازیکنان میباشد. شناسایی بازیکنان زود بالغ، دیر بالغ و بازیکنان با بلوغ عادی؛ و طراحی برنامههای تمرینی و توسعه ای متناسب برای آنها از اهمیت بالایی برخوردار است.
- برنامهریزی و دورهبندی تمرینات برای آمادهسازی جسمانی بازیکنان متناسب با سطح بلوغ و سن توسعه.
- برنامهریزی و دوره بندی تمرینات برای آمادهسازی تکنیکی، تاکتیکی و ذهنی و روانی بازیکنان متناسب با سطح بلوغ و سن توسعه.
- برنامه ریزی برای مسابقات با توجه به سطح بلوغ و سن توسعه.
این روش که باعث افزایش کارایی برنامه توسعه بلند مدت بازیکنان میشود، چالشی برای مربیان و مدیران در مدیریت استعدادها میباشد که همیشه کار درست را انجام دهند و نه کار آسان را. بسیار مهم است که شرایط تمرین و مسابقهی باکیفیت برای دایره ای وسیعی از بازیکنان فراهم شود و خیلی زود بازیکنی به عنوان بازیکن غیرمستعد قلمداد نگردد و از برنامه تمرینی خارج نشود، زیرا ممکن است که از نظر سن شناسنامهای با دیگر بازیکنان مشابه باشد ولی از نظر سن توسعه و بیولوژیکی حتی 2 یا 3 سال کوچکتر از میانگین بازیکنان باشد؛ و همینطور برخی از بازیکنان به محرکهای تمرینی دیر پاسخ میدهند، بنابراین وسیع کردن دامنه تمرینی برای گروه بیشتری از بازیکنان و صبور بودن، باعث کشف استعدادهای نوظهور زیادی خواهد شد.
موضوع مهم دیگر در این ارتباط سن نسبی میباشد. بسیاری از مسابقات در سنین پایه در بازهی سنی یکسال و گاهی بیشتر برگزار میشود. در حالیکه به عنوان مثال یک بازیکن که متولد فروردین سال 1381 میباشد باید با بازیکنی که متولد اسفند سال 1381 میباشد رقابت کند؛ در حالیکه تقریباً 11 ماه باهم اختلاف سن دارند و در سنین پایین (قبل از بلوغ)، این 11 ماه اختلاف سن تفاوت زیادی در سطح بلوغ نونهالان و نوجوانان را درپی دارد که تاثیر زیادی روی عملکرد آنها میگذارد و گاهی میتواند در طرحهای استعدادیابی گمراه کننده باشد، بنابراین پیشنهاد میگردد مسابقات و طرحهای استعدادیابی در سنین پایه به صورت فصلی انجام شود، مثلاً متولدین فصل بهار، فصل تابستان، فصل پاییز و فصل زمستان سال 1381 باهم به رقابت بپردازند تا خطا در سن نسبی کاهش یابد.
5- تمرکز روی فرآیند
توجه به نتیجه بازی بعدی و یا تورنمنت بعدی چیزی نیست که برنامه بلند مدت پرورش بازیکنان و مدیریت استعدادها برای آن سازماندهی شده باشد. برای پرورش بازیکنانی سطح بالا و بازیکنانی که از بازی والیبال لذت میبرند، نکته کلیدی این است که فرآیند و ساختاری سازماندهی شود که آنها تجربیات مثبت و با کیفیتی از حضور در تمرینات والیبال داشته باشند. طراحی تمرینات باید به گونه ای در طول سال دورهبندی شود که مهارتهای جسمانی، تکنیکی و تاکتیکی بازیکنان را بهبود دهد و همینطور برای آنها لذت بخش باشد.
تمرکز روی ایجاد تمرینات با نشاط، باعث افزایش علاقه نونهالان و نوجوانان برای حضور در تمرینات میشود. برداشتن تمرکز از روی برنده شدن در کوتاه مدت به نونهالان اجازه می دهد که ریسک کنند و خلاقیت بیشتری نشان دهند که مهارتی مهم برای بازیکنان سطح بالا محسوب میشود.
اما فراموش نکنیم که موفقیت هر برنامه و هر فرآیندی وابستگی زیادی دارد به افرادی که در برنامهریزی، سازماندهی و اجرا دخیل هستند. بدون افراد بزرگ نمیتوان به نتایج بزرگ دست یافت. اگر میخواهیم برنامه بلند مدت پرورش همه جانبه بازیکنان و فرآیندی که برای پرورش آنها در نظر گرفتهایم به نتایج بزرگی منتهی شود، باید از افراد بزرگ( آگاه، خردمند، با نشاط، سخت کوش و متعهد) در کل بخشهای آن استفاده کنیم.
6- عالی شدن زمان می برد
مدیریت استعدادها و پرورش بلند مدت بازیکنان، مسیر و فرآیندی است که روی بازیکنان تمرکز دارد و درباره انجام کار درست، در زمان درست، در روشی درست و به وسیله افراد درست می باشد. هر بازیکن مسیر رشد منحصر به فرد خود را دارد، اما این موضوع را که بازیکنان نونهالان علاوه بر والیبال در یک یا دو ورزش دیگر هم فعالیت کنند (مانند بسکتبال، هندبال، شنا، تنیس، تکواندو، ژیمناستیک و …) و در خود والیبال نیز تا سن 15 یا 16 سالگی در هیچ پستی تخصصی نشوند (بازیکنی همه کاره که در همه پستها بازی کرده باشند و از مهارت، انعطاف پذیری تاکتیکی و قدرت تصمیم گیری و بازیخوانی بالایی برخوردار باشند)، نباید دست کم گرفت. تحقیقات مختلف علمی نشان داده است که بازیکنان برای رسیدن به اوج عملکرد خود به 8 تا 12 سال و حدود 10 هزار ساعت تمرین باکیفیت و خوب سازمان یافته نیاز دارند، موضوع مهم این است که میانبری برای عالی شدن وجود ندارد؛ تنها راه سخت کوشی هوشمندانه، پشتکار و جرأت ریسک کردن میباشد؛ و صبر، ایمان و قلبی مهربان در پیمودن این راه دشوار ضروری هستند. پرورش بازیکنان بینالمللی فرآیندی بلند مدت است که باید در هرکدام از مراحل رشد و پرورش بازیکنان، اولویتهای تمرینی را شناخت و ساختار تمرین، مسابقه و ریکاوری را به خوبی برنامه ریزی کرد و پس از زمانی حدود 10 سال تمرین و مسابقهی با برنامه و مستمر، بازیکن مستعد میتواند به سطح بالای بینالمللی برسد.البته با توجه به ویژگیهای فردی بازیکنان، این میزان 10 سال و 10 هزار ساعت تمرین و مسابقه میتواند کمتر یا بیشتر باشد که بستگی به میزان و نحوه واکنش بازیکنان به محرکهای تمرینی دارد، بنابراین مربیان، والدین و بازیکنان باید در این مسیر صبور و با پشتکار باشند، زیرا بعضی از بازیکنان زودتر و بعضی دیر تر شکوفا میشوند، و نباید به سرعت بازیکنی را بی استعداد قلمداد کنیم یا بازیکنان خیلی زود نا امید شوند و دست از تلاش و سخت کوشی بردارند. بنابراین توصیه می شود در تشکیل تیمهای استانی و ملی به ویژه در ردههای پایه حتماً علاوه بر تیم اصلی تیم دوم و سوم هم تشکیل شوند ( با توجه به جمعیت استان) تا به این وسیله خطا در یافتن و پرورش بازیکنان مستعد کاهش یابد و فرصت مناسبی برای تمرین و مسابقه در اختیار همه بازیکنان قرار گیرد.
7- اول انسان، دوم ورزشکار، سوم بازیکن والیبال، چهارم بازیکن تخصصی
در مدیریت استعدادها و پرورش بلند مدت بازیکنان باید به توسعه همه جانبه نوجوانان و جوانان به عنوان یک انسان مفید برای جامعه توجه شود و نباید به آنها فقط به دیدهی یک بازیکن والیبال نگریست. پرورش ذهنی و روانی، تحصیلی و آموزشی، اجتماعی و عاطفی بازیکنان به همان اندازهی توسعه مهارتها و قابلیتهای جسمانی، تکنیکی و تاکتیکی آنها اهمیت دارد. بنابراین ایجاد برنامههای ورزشی برای پرورش و توسعه همه جانبه بازیکنان اولین اولویت فعالیتهای مربوط به مدیریت استعدادها و پرورش بلند مدت بازیکنان می باشد. اولویت دوم این است که پرورش مهارتهای عمومی والیبال و آمادگی جسمانی قبل از پرورش مهارتهای ویژه برای پستهای تخصصی والیبال قرار میگیرد و اول باید بازیکن همه کاره تربیت نمود. همین طور پرورش تکنیکی بازیکنان در مراحل اولیه توسعه بازیکن باید بیشتر از پرورش مهارتهای تاکتیکی مورد تأکید قرار گیرد.
8- همکاری سنگ بنای موفقیت
بسیاری از سازمانها، فدراسیون والیبال، هیأتهای استانی، کمیته آموزش و کمیته مدیریت استعدادها، وزارت آموزش و پرورش، مربیان و والدین و … در برنامههای مدیریت استعدادها سهیم هستند، همکاری و هماهنگی همهی این سازمان ها و افراد اهمیت بالایی در پرورش همه جانبه بازیکنان در مسیر رسیدن به تعالی دارد. در این بین همکاری و هماهنگی مربیان ردههای سنی مختلف نیز بسیار تعیین کننده است.
نکات کلیدی در یک همکاری و کار تیمی موفق داشتن تفکر مثبت، استفاده از افراد مناسب برای مسئولیتهای مختلف، تعهد و تمرکز در انجام وظایف و پرهیز از تفکر خودخواهانه میباشد.
9- کیفیت؛ فاکتوری تعیین کننده
برای اطمینان حاصل کردن از کیفیت بالا در اجرای برنامهها، باید استانداردها و ارزشهای معین و بالایی بر ساختار مدیریت استعدادها حاکم باشد و مسئولان، مربیان، داوران و همهی دستاندرکاران این امر باید از کیفیت بالایی (دانش، خردمندی، تجربه، تعهد و مسئولیت پذیری) برخوردار باشند. به این ترتیب والیبال هم در بخش توسعه و هم در بخش قهرمانی از پیشرفت بالایی برخوردار خواهد شد. بنابراین باید هم تفکر کوتاه مدت و هم بلند مدت درباره موفقیت والیبال و نفوذ و گسترش آن در جامعه و هم پیشرفت آن در سطح بینالمللی داشته باشیم. با توجه به ساختار بیثبات و نوع نگرش نتیجه گرا در باشگاهها، بهترین حالت این است که امر مدیریت استعدادها و برنامهریزی و اجرا در این زمینه برعهده فدراسیون والیبال و هیأتهای والیبال استانها و شهرستانها باشند؛ به این ترتیب ثبات و تداوم و کیفیت مدیریت استعدادها شرایط بهتر و مطمئنتری خواهد داشت. ضمن اینکه تأسیس آکادمیها و مراکز خصوصی ( که میتواند تحت مدیریت افراد یا باشگاههای حرفهای باشد) برای پرورش و به اوج رسانی بازیکنان؛ اگر تحت نظارت فدراسیون والیبال و هیأتهای والیبال استانی باشد؛ میتواند بر کیفیت فرآیند مدیریت و رهبری استعدادها بیافزاید.
10- سریع تر کردن روند تغییرات
برنامه ریزی برای مدیریت استعدادها و پرورش بلند مدت آنها، ترکیبی از تئوری و عمل می باشد و همین عامل باعث کارا و اثربخش بودن آن است. بنابراین باید دیدگاه های اشتباه و کهنه درباره استعدادیابی و پرورش استعدادها را تغییر داد و با نگرشی نوین و اثربخش تر به این موضوع مهم نگریست. در ضمن نباید مفاهیم موجود در مدیریت استعدادها را بیش از حد پیچیده کرد و بیش از حد وارد جزئیات شد، زیرا ممکن است درک آن برای برخی مربیان، بازیکنان و والدین دشوار باشد و باعث گردد در برابر اجرای برنامه های مدیریت استعدادها مقاومت کنند.
دیدگاهتان را بنویسید