مفاهیم کلیدی در مدیریت و رهبری استعدادها
مدیریت و رهبری استعدادها فرآیندی مستمر و پیشرونده است که هدف آن توسعه والیبال در جامعه و یافتن و پرورش بازیکنانی سطح بالا میباشد که بتوانند در بالاترین سطح بین المللی به بازی و رقابت بپردازند. این فرآیند از دوران کودکی آغاز میشود و با همکاری والدین، معلمان و مدیران آموزش و پرورش، فدراسیون والیبال و هیأتهای والیبال استانی، مربیان ردههای سنی مختلف مرحله به مرحله پیش میرود تا بتواند به بازیکنان کمک کند تا به اوج عملکردی که پتانسیل آن را دارند دست یابند.
مدیریت استعدادها شامل استعدادسازی، جستجوی استعدادها، استعدادیابی، پرورش استعدادها، حمایت و نگهداری از استعدادها و به اوج رسانی آنها و تربیت بازیکنان نخبه و حتی نابغه میباشد. وقتی فاکتور آینده نگری و تعیین راهبرد درست را نیز بر این موارد اضافه کنیم، می توانیم مدیریت استعدادها را در مسیری درست به پیش ببریم؛ این امر نیازمند بینش و دانش؛ و علم و هنر بالا در تمام مراحل استعدادسازی، استعدادیابی، رشد و پرورش همه جانبه، و حمایت و نگهداری از استعدادها، و نخبه یابی و نخبه پروری میباشد.
استعدادسازی[1]: یکی از تعیین کنندهترین بخشها در فرآیند مدیریت و رهبری استعدادهاست که میتواند شتاب زیادی به آن بدهد و آن را فراگیر تر کند. استعدادسازی به فرآیند ایجاد عشق و علاقه به ورزش و والیبال، توسعه ظرفیتهای جسمانی کودکان و نونهالان و پرورش چابکی، تعادل، هماهنگی و سرعت در آنها گفته میشود. این فرآیند از دوران نوزادی و یا حتی دوران جنینی آغاز میگردد و با آموزش تکنیکها و مهارتهای پایه تا قبل از آغاز بلوغ کامل میشود. به این ترتیب پتانسیل زیادی در نونهالان ایجاد میگردد تا قابلیت بیشتری برای تبدیل شدن به یک بازیکن سطح بالا را داشته باشند.
جستجوی استعدادها[2]: به فرآیند جستجوی ساختاریافته برای یافتن نونهالان و یا نوجوانانی که دارای شرایط آنتروپومتری (پیکری) و آمادگی جسمانی مناسب میباشند ولی در والیبال مشغول فعالیت نیستند، گفته میشود.
استعدادیابی[3]: به فرآیند مستمر بهره گیری از فاکتورهای آنتروپومتری (پیکری)، آمادگی جسمانی و فیزیولوژیکی، مهارتی و روانی در یافتن بازیکنانی (نوجوانان، جوانان و بزرگسالانی) که به نظر میرسد پتانسیل تبدیل شدن به بازیکنانی سطح بالا را در پستهای تخصصی مختلف دارند گفته میشود. بخش نخبهیابی نیز زیر مجموعه استعدادیابی تلقی میشود.
پرورش استعدادها[4]: کلیدیترین و مهم ترین بخش مدیریت و رهبری استعدادها میباشد و به فرآیند مستمر و پیشرونده پرورش قابلیتهای جسمانی، تکنیکی، تاکتیکی، ذهنی و روانی، فرهنگی، آموزشی و معنوی بازیکنان در طول تمرینات و مسابقات گفته میشود که میتوان بخشهای استعدادسازی، پرورش بازیکنان نخبه و بازیکنان نابغه را نیز زیر مجموعه آن قلمداد نمود.
نخبهیابی[5]: به فرآیند بهره گیری از فاکتورهای آنتروپومتری (پیکری)، آمادگی جسمانی و فیزیولوژیکی، مهارتی و روانی در یافتن بازیکنانی که نشان دادهاند و به نظر میرسد پتانسیل تبدیل شدن به بازیکنان سطح بالای بین المللی را در پستهای تخصصی مختلف دارند گفته میشود.
پرورش بازیکنان نخبه[6]: به فرآیند مستمر و پیشرونده پرورش قابلیتهای جسمانی، تکنیکی، تاکتیکی، ذهنی و روانی پیشرفته در بازیکنان در طول تمرینات و مسابقات سطح بالا گفته میشود که با بهرهگیری از مربیان با دانش، امکانات عالی و حضور در مسابقات بینالمللی و سطح بالا امکان پذیر است.
پرورش بازیکنان نابغه[7]: به فرآیند ایجاد شرایط مناسب در طول تمرینات و مسابقات جهت پرورش قدرت خلاقیت و نوآوری بازیکنان نخبه و بهرهگیری از این خلاقیت در یافتن راهحلهای بهتر برای شرایط مختلف مسابقه و پیروزی گفته میشود.
حمایت و نگهداری از استعدادها[8]: فراهم آوردن شرایط مناسب برای توسعه اجتماعی، شخصیتی، و احساسی بازیکنان و پرورش آموزشی، فرهنگی و معنوی آنها و همینطور سازماندهی تمرینات مناسب و پیشگیری کننده از آسیب دیدگی برای بازیکنان، و نیز حمایت از بازیکنان نخبه در جهت حرفهای شدن در والیبال و بازی در تیمهای حرفهای که برای آنها امنیت شغلی و رفاه در زندگی به همراه داشته باشد، به نحوی که فعالیت خود در والیبال را قطع نکنند و نیز سبک زندگی زندگی حرفهای مناسبی داشته باشند.
از دست دادن استعدادها[9]: به فرآیند عدم حضور و یا جدا شدن بازیکنان مستعد در فرآیند پرورش بازیکنان سطح بالا گفته می شود که به طور مثال ممکن است به یکی از این دلایل رخ دهد:
- بازیکن در مرحله جستجوی استعدادها و استعداد سازی دیده نشود یا مورد توجه قرار نگیرد.
- به دلیل خطا در آزمون های استعدادیابی یا خطای فرد استعدادیاب، این بازیکن مستعد به اشتباه غیر مستعد تلقی گردد.
- در طول فرآیند پرورش استعدادها و به دلیل طراحی نامناسب تمرینات یا عدم صبوری مربی یا والدین و یا خود بازیکن در طی کردن فرآیند رشد، بازیکن تمرینات را رها کند یا از سیستم پرورش استعدادها کنار گذاشته شود و یا دچار مصدومیت یا والیبال زدگی شود.
- به دلیل عدم توانایی در کسب درآمد مالی مناسب از طریق والیبال، بازیکن به سمت شغل دیگری برود و در والیبال حرفه ای نشود.
مدیریت استعدادها[10]: به فرآیند تلفیق بهینه، برنامه ریزی، سازماندهی، ارزیابی و برنامهریزی مجدد تمام موارد ذکر شدهی قبلی گفته میشود. فرآیندی که نیازمند همکاری همه جانبه خانوادهها، مربیان، تصمیم سازان بخشهای آموزش و پرورش، وزارت ورزش، رسانهها، فدراسیون والیبال و هیأتهای والیبال استانها میباشد.
رهبری استعدادها[11]: وقتی که عنصر آیندهنگری به مدیریت استعدادها اضافه میشود و ما برنامهریزی و سازماندهی بخشهای مختلف را بر مبنای آنچه که در آینده اتفاق خواهد افتاد انجام میدهیم نه فقط بر مبنای آنچه که در گذشته رخ داده است، در حقیقت مدیریت و رهبری استعدادها را با هم تلفیق کرده ایم. این امر نیازمند بهرهگیری از مدیران و مربیان با تجربه و خردمندی است که از بینش و دانش بالایی نسبت به جامعه، ورزش و والیبال برخوردار باشند.
شکی نیست که عملکرد عالی و موفقیت در سطح بینالمللی یکی از مسائل مهم مرتبط با ورزش است. امروزه بسیاری از محققین و کارشناسان در امور ورزشی بر این باورند که یکی ازمهم ترین بخشها و اولویتها در ورزش سطح بالا، داشتن سیستمی یکپارچه و سازمان یافته برای استعدادیابی و پرورش استعدادها میباشد. بسیاری از کشورها، فدراسیونهای ورزشی و حتی تیمهای باشگاهی از برنامههای بلند مدت برای رشد و توسعه تواناییهای ورزشکاران از سنین پایین استفاده میکنند.
فرد مستعد به طور عمومی فردی است که دارای توانایی طبیعی ویژهای برای رسیدن به هدفی خاص میباشد، به طوری که در آن زمینه او را در بین افراد برتر آن رشته قرار دهد. اولین بخش ویژه در پرورش بلند مدت ورزشکاران[1]، استعدادیابی است. استعدادیابی یک فعالیت وسیع و ادامه دار میباشد که در ورزشهای مختلف، هنرهای گوناگون و زمینههای علمی و آموزشی مورد استفاده قرار میگیرد تا مستعدترین افراد در هر زمینه شناسایی شوند و تواناییهای آنها به طور پیشرونده، سازمان یافته و مرحله به مرحله توسعه یابد تا با طی مراحل مختلف به بالاترین سطح در آن رشته ورزشی، هنری یا علمی دست یابند. طراحی فرآیندی ثابت و معین در رابطه با استعدادیابی و پرورش استعدادها دشوار است، واین موضوع در ورزش و به ویژه ورزشهای تیمی دشوارتر نیز می شود. چراکه ورزشهای تیمی؛ به ویژه والیبال طبیعتی پیچیده و سیستمی پویا دارند که پیشبینی موفقیت برای تیم و بازیکنان در آن بسیار دشوار است؛ چراکه فاکتورهای ادراکی، تصمیمگیری و ذهنی زیادی در آن مؤثر هستند.
شناسایی بازیکنی14- 13 ساله با قد و اندام مناسب که سریع میدود، قوی و پرتوان است، پرش و هماهنگی خوبی دارد، آموزش پذیر و با علاقه و با انگیزه است و شرایط بازی را خوب درک میکند؛ نیازی به نبوغ ندارد. امروزه پنهان کردن بازیکنی که از نظر جسمانی مستعد میباشد، دشوارتر از پیدا کردن اوست. موضوع اصلی این است که چطور این بازیکن را به حداکثر پتانسیل خود برسانیم تا به قهرمانی و اوج عملکرد در بالاترین سطح برسد؛ به عملکردی باثبات و ادامه دار با دورهی قهرمانی طولانی؛ به گونه ای که رکوردها و استانداردهای جدیدی در عملکرد ورزشی به وجود آورد، با خلاقیت و نوآوری خود کارهای جدیدی انجام دهد که به ذهن کسی نمیرسیده و یا آنها را ممکن نمیدانستهاند، و پیشرو در عملکرد ورزشی باشد؛ به بیانی دیگر بازیکن نخبه و حتی نابغه پرورش دهیم.
باید بیاموزیم که به نبوغ، منحصر به فرد بودن و متفاوت بودن در عملکرد بازیکنان پیببریم. ورزش همگانی و غیرحرفهای مانند ورزش در مدارس، دانشگاهها، سازمانها و … دربارهی سلامتی، آمادگی جسمانی، توسعه ظرفیتهای جسمانی و بهبود سبک زندگی است؛ دربارهی ایجاد موقعیتهایی برای مردم که بتوانند با بهره گیری از سیستمها و ساختارها و برنامههای استاندارد، بازیها و ورزشهای مختلف را انجام دهند. اما اوج عملکرد و قهرمانی داستانی کاملاً متفاوت دارد. اوج عملکرد و قهرمانی دربارهی آماده کردن موقعیتهای منحصر به فرد برای افراد منحصر به فرد است تا بتوانند به تمام پتانسیل خود دست یابند، نبوغ خود را بروز داده، پرورش دهند و به اوج برسانند؛ و در آن ورزش پیشرو باشند، تغییر به وجود آورند و استانداردهای جدیدی ایجاد کنند.
بسیاری از برنامه های بهینه سازی استعدادها به دلیل اینکه نتوانستند نبوغ و خلاقیت را در بازیکنان تشخیص داده و پرورش دهند، دچار خطا و عدم موفقیت شدند؛ این برنامهها بازیکنان مستعد را در ساختارهای تمرینی استاندارد و عمومی پرورش میدهند، بدون اینکه به ویژگیهای منحصر به فرد هر بازیکن توجه کنند و سعی در شناسایی، پرورش و به اوج رسانی نبوغ و خلاقیت آنها نمایند. اوج عملکرد به معنی متفاوت بودن، منحصر به فرد بودن، تفکر و صحبت و عملکرد در خارج از چارچوبهای استاندارد و عمومی میباشد. پس در فرآیند توسعه و پرورش بازیکنان، به مرور و پس از آموزش تکنیکها، مهارتها و سیستمها و تاکتیکهای پایه، باید به مرور روی پرورش ویژگیهای منحصر به فرد بازیکنان، خلاقیت و نوآوری و قدرت تصمیمگیری بازیکنان تمرکز شود، که نیازمند تمرینات شبیهبازی و پرورش خلاقیت، جسارت و ریسکپذیری در بازیکنان میباشد.
بنابراین در این مسیر علاوه بر اینکه باید توجه ویژهای به ویژگیهای جسمانی، فیزیولوژیک، تکنیکی و تاکتیکی بازیکنان نماییم، بایستی به پرورش و به اوج رسانی قدرت بازیخوانی، تصمیمگیری در شرایط پرفشار و سخت بازی (تاکتیک فردی) و اجرای درست این تصمیمات؛ و مهارتهای ذهنی و روانی( انگیزه، تمرکز و استقامت در تمرکز، شور و نشاط، خوش بینی و خوش قلبی، سخت کوشی و پشتکار و تسلیم نشدن، سماجت و پایداری در برابر مشکلات، جسارت و ریسک پذیری، اعتماد به نفس، استقبال از چالش، تعهد بسیار بسیار بالا، کنترل عواطف و احساسات، قدرت ذهنی، مثبت اندیشی و توقف تفکر منفی، خود مربیگری، ایجاد نظم در زندگی شخصی و سبک زندگی سالم، برقراری ارتباط با دیگران و…)، مهارتهای رهبری، پرورش فرهنگی و انضباطی عمیقتر بنگریم.
اما چرا بسیاری از برنامههای آمادهسازی که توسط مربیان برنامهریزی و اجرا میشود فقط حول محور پرورش قدرت، سرعت، توان، چابکی، استقامت، هماهنگی و انعطافپذیری، مهارتهای تکنیکی و تاکتیکی در بازیکنان میباشد؟ چون مربیان میدانند این چیزها مهم هستند و میتوانند این چیزها را آموزش دهند. اگر به شما به عنوان یک مربی گفته شود که” مهارتهای رهبری را در بازیکنان پرورش دهید”، چه میکنید؟ یا اگر از شما خواسته شود “تمرکز را در بازیکنان خود پرورش دهید”، چه میکنید؟ یا سخت کوشی، یا اعتماد به نفس، یا شور و شوق، یا جسارت و ریسکپذیری و یا سبک درست زندگی و…؛ در این موارد کار بسیار دشوار خواهد شد. شاید دشوارترین جنبه در مربیگری و همینطور مدیریت و رهبری استعدادها همین جنبههای روانی، ذهنی و احساسی در عملکرد باشد که نیازمند مطالعه زیاد و توسعهی مهارتهای مربیگری در این زمینه میباشد؛ مهارتهایی که شاید در هیچ دورهی مربیگری تدریس نشود؛ و شاید مهمترین آنها مهارتهای برقراری ارتباط، صحبت کردن و ایجاد انگیزه و شور و نشاط در بازیکنان باشد، و البته مهم تر از همه اینکه مربی باید خود در این زمینهها بهترین الگوی بازیکنان نام گیرد. بنابراین یکی از مهم ترین چالشهای مربیان در پرورش و مدیریت و رهبری تیمها و بازیکنان نسلهای آینده، آمادهسازی ذهنی و روانی آنهاست؛ که باعث پرورش بازیکنانی با کیفیت بالا و نگرشی رشد یافته میشود. از این روست که شاید اهمیت در اختیار داشتن مربیانی همزبان با بازیکنان که توانایی نفوذ در ذهن آنها را داشته باشد، فاکتوری تعیین کننده برای تیم های قهرمان در مسابقات مهم جهانی و المپیک باشد.
رهبری دربارهی آینده است، دربارهی مسیر درست حرکت؛ رهبری درباره رویکرد و روندی است که درحال طی شدن میباشد؛ در حالیکه مدیریت دربارهی زمان حال است و بر مبنای اطلاعات گذشته برای ادارهی امور جاری تصمیم میگیرد؛ ولی این اطلاعات فقط بخشی از مبنای تصمیمات در رهبری را تشکیل می دهند، بینش درست، تشخیص روند و مسیر، و نفوذ و تأثیر بر افراد و فرآیند موجود و قدرت خلاقیت و نوآوری به منظور اتخاذ بهترین تصمیمات که متناسب و سازگار با شرایط آتی باشند، کامل کنندهی پازل تصمیمات رهبری هستند.
بسیاری از برنامههای استعدادیابی و پرورش استعدادها بر مبنای تحقیقاتی است که روی قهرمانان فعلی و یا گذشته صورت گرفته است؛ در حالی که در دنیای پویا، رقابتی و پیشروندهی امروز، روشهای استعدادیابی و پرورش استعدادها که مربوط به زمان گذشته و حتی زمان حال هستند نمیتواند تمام مبنای ما در پرورش نونهالان و نوجوانان و جوانانی باشد که میخواهند در سالهای آتی به قهرمانانی جهانی تبدیل شوند.
با پیشرفتهای روز افزون در علوم و فنآوریهای مختلف، آگاهی درباره نحوهی عملکرد مغز انسان در حال افزایش است که در نتیجه باعث به وجود آمدن روشهای نوین آموزش
( آموزش سازگار با ذهن و مغز بازیکنان[2]) و روشهای اثربخش در آمادهسازی ذهنی و روانی در بازیکنان (مانند ایجاد و پرورش نگرش رشد[3] یا رشدیافته، کار تیمی و همکاری، تصویرسازی ذهنی، آرامسازی و…) گردیده است که به نظر میرسد عاملی تعیین کننده در پرورش قهرمانان آینده باشد؛ به ویژه در ورزشهای گروهی و تیمی.
از سوی دیگر پیشرفتهای به وجود آمده و ادامه دار در علم ژنتیک، سلولهای بنیادین، مکملهای غذایی ورزشی و روشها و تجهیزات آماده سازی جسمانی؛ باعث تغییراتی شگرف در درمان آسیب دیدگیها، آمادهسازی و به اوج رساندن بازیکنان، توسعه پتانسیل بازیکنان و ریکاوری سریع آنها از تمرین و مسابقه شده است. حتی اکنون داشنمندان بر روی مکملهایی مطالعه میکنند که باعث افزایش توجه و تمرکز، بازتر شدن رگهای مغز، تسریع یادگیری و تقویت فرآیند پردازش دادهها و ارزیابی شرایط و تصمیمگیری در موقعیتهای مختلف بازی میشود؛ که توجه و بهرهگیری از این امور نیازمند استفاده از مربیان با دانش و آگاه در پرورش و به اوج رسانی استعدادها میباشد.
توسعهی رسانههای تصویری، تلفنهای همراه هوشمند، اینترنت و شبکههای مجازی باعث به وجود آمدن تغییراتی مستمر در بازاریابی ورزشی و توسعه حامیان مالی گردیده است. این حامیان مالی اهمیت زیادی به تعداد بینندگان رویدادهای ورزشی و همینطور وجهه و جایگاه آن رشته ورزشی در جامعه میدهند که در این بین نتایج تیمها و ورزشکاران، وجود ستارههای ورزشی و همینطور نحوهی رفتار اجتماعی و عملکرد مدیران، مربیان و ورزشکاران بسیار تأثیرگذار است؛ البته این حامیان مالی متناسب با هزینههایی که در ورزش میپردازند، از نفوذ در سازمانهای ورزشی و حتی بخشهای تصمیم گیرنده برخوردار خواهند بود.
وجود حامیان مالی، پوشش وسیع تلویزیونی و رسانهای و از همه مهمتر افزایش هواداران، تماشاگران و بینندگان باعث افزایش چشمگیر درآمد بازیکنان و مربیان؛ به ویژه مربیان و بازیکنان ستاره شده است؛ که رسانهها و البته حامیان مالی نقش زیادی در فرآیند ستارهسازی دارند. در این میان یکی از نیازهای مهم بازیکنان و مربیان در ورزش حرفهای تعامل سازنده با رسانهها و توانایی بالا در صحبت کردن و مصاحبه به ویژه با رسانههای بینالمللی دارد که نیازمند ورزشکارانی است که از توسعه اجتماعی و فرهنگی و آموزشی خوبی هم برخوردار باشند. از سوی دیگر درآمدهای هنگفت مالی باعث تغییر سبک زندگی، طبقه اجتماعی و روابط اجتماعی و روی آوردن ورزشکاران نخبه به فعالیتهای تجاری میشود که اگر ورزشکار از توسعه فرهنگی و آموزشی خوبی برخوردار نباشد، ممکن است باعث ایجاد اختلال در سبک سالم و مناسب ورزشی، مشکلات خانوادگی و از بین رفتن تمرکز او بر روی ورزش حرفهای شود.
جنبهی دیگری از ورزش که به سرعت در حال پیشرفت میباشد ارزیابی و آنالیز آماری و تصویری بازی و تمرینات میباشد که تأثیر شگرفی در آماده سازی برنامه و تاکتیک بازی، طراحی تمرین و اصلاح تکنیک بازیکنان گذاشته است و این تأثیر در آینده بسیار بیشتر نیز خواهد شد. درک این آنالیزها و بهره گیری از آنها نیازمند مربیان و البته بازیکنانی است که از پیشینه و نگرش آموزشی و علمی خوبی برخوردار باشند، بازیکنانی که بتوانند در درون ساختار و برنامه طراحی شده توسط مربی بازی کنند (نظم تاکتیکی) و در عین حال خلاقیت فردی خود را نیز حفظ کنند؛ که دوباره اهمیت آماده سازی آموزشی و توجه ویژه به تحصیلات بازیکنان را یادآوری مینماید.
از سوی دیگر یکی از جنبههای جدانشدنی ورزش حرفهای، آسیب دیدگیهای جدی میباشد که در بسیاری از موارد باعث خداحافظی ورزشکار از این دنیای حرفهای و پرچالش میشود. اکنون سوال کلیدی این است که آیا این ورزشکار جنبههای دیگر خود را به عنوان انسان چگونه پرورش داده است؟ آیا از سطح تحصیلی و فرهنگی مناسبی برخوردار است؟ آیا اکنون میتواند شغلی مناسب در جامعه داشته باشد؟ آیا میتواند وظایف خود به عنوان پدر یا مادر یا یک شهروند را به درستی انجام دهد؟ آیا پس از پایان دورهی بازیکنی خود از سطح دانش کافی برخوردار است که به عنوان مربی و یا مدیر به فعالیت در دنیای ورزش ادامه دهد؟ شاید به همین دلایل باشد که در بسیاری از آکادمیهای حرفهای فوتبال در اروپا افت تحصیلی یا ترک تحصیل از مواردی است که بازیکن را در معرض اخراج از آکادمی قرار میدهد. فراموش نکنیم که ابتدا میخواهیم انسانی بهتر برای جامعه پرورش دهیم، سپس ورزشکاری سطح بالا، سپس یک والیبالیست خوب و بعد از آن یک بازیکن متخصص در پست ویژهای که بازی میکند.
با توسعه شبکههای تلویزیونی ماهوارهای، اینترنت، تلفنهای همراه هوشمند و شبکههای مجازی (اکنون بیش از سه میلیارد تلفن همراه هوشمند در جهان وجود دارد که این میزان افزایشی مداوم دارد)؛ ستاره های ورزشی از شهرت اجتماعی روز افزونی برخوردارند و تعاملی بیواسطه با افراد جامعه (چه هوادار، چه غیر هوادار و یا مخالف) خواهند داشت که بیشتر از قشر نوجوان و جوان جامعه میباشند. در نتیجه تأثیرات متقابل ستارهها و نخبههای ورزشی بر جامعه و همینطور جامعه بر آنها میتواند مثبت و یا منفی باشد که بستگی به میزان توسعه و سطح فرهنگی و آموزشی جامعه و ورزشکاران دارد. این توسعه همینطور باعث گسترش بازاریابی و اقتصاد ورزشی هوادارمبنا شده است، و نوآوریها و پیشرفتهای تصویربرداری در پوشش مسابقات لیگهای حرفهای و مسابقات بینالمللی (مثلاً مربی در طول وقت استراحت چه میگوید؟ استفاده از دوربینهای واقعی یا مجازی برای دیدن مسابقه از زاویهی دید یک بازیکن ستاره، یا مربی، یا داور و داشتن حق انتخاب دوربین که در آیندهای نزدیک در سایتهای اینترنتی پوشش دهنده مسابقات مهم بینالمللی و حتی شبکههای تلویزیونی رایج خواهد شد)، اهمیت و جایگاه بازیکنان ستاره و نخبه بسیار بیشتر خواهد شد که مدیریت و کنترل چنین بازیکنانی و همینطور تأثیراتی که روی نظم و همکاری تیمی میگذارند نیازمند مربیان و مدیران قوی و خردمند است که بتوانند با ایجاد نظم و ارتباط مثبت تیمی، فرهیختهسازی ستارهها و ایجاد رقابت مثبت بین بازیکنان؛ به بهترین شکل تیم و بازیکنان را هدایت و رهبری کنند.
ورزشکاران نخبه و ستاره باعث تغییر در آن رشته ورزشی میشوند؛ آنها کارهایی را انجام میدهند که تا قبل از آن کسی انجام نداده است. آنها استانداردهای جدیدی را در عملکرد و نحوهی بازی ایجاد میکنند و باورها را نسبت به آنچه که امکانپذیر است تغییر میدهند، که همهی اینها نیازمند خلاقیت، اعتماد به نفس و آرامش روانی است و فراموش نکنیم که لازمهی کیفیت، خلاقیت و نوآوری؛ تعداد تکرارهای بالا در تمرینات شبیه بازی و خوب سازمان یافته میباشد که لازمهی آن یک مربی با دانش و خردمند است که با رویکردی مثبت و حمایتی، تمریناتی چالشی را متناسب با نیازها و شرایط انفرادی بازیکنان طراحی میکند و با ایجاد محیط تمرینی مثبت و پرآرامش به بازیکنان اجازه میدهد که در طول تمرین و حتی مسابقه با تمام توان و تمرکز خود تلاش کنند، جسارت و ریسکپذیری داشته باشند، از خطاهایشان درس بگیرند، به محدودیتهای خود غلبه کنند و قدرت تصمیمگیری و خلاقیتشان را پرورش داده و به اوج برسانند. بنابراین در عین حال که باید اطلاعات کاملی دربارهی گذشته و حال ورزش و والیبال به دست آوریم، بایستی با دانش و بینشی نسبتاً قابل اعتماد بتوانیم روند حرکت و آیندهی ورزش و والیبال را درک کنیم، لازمهها و نیازهای موفقیت در آن را شناسایی کرده و به پرورش و به اوجرسانی استعدادها بپردازیم.
همانطور که اشاره کردیم، در دنیای کنونی و در آینده، پنهان کردن افرادی که از نظر جسمانی مستعد هستند بسیار دشوارتر از کشف آنهاست. فراموش نکنیم که نکته کلیدی در این میان، پرورش این استعدادها از نظر ذهنی و روانی، جسمانی، تکنیکی و تاکتیکی و ایجاد قدرت ذهنی و رقابتپذیری در آنهاست؛ همانطور که میبینیم استعداد بسیار بسیار فراتر از قابلیتهای جسمانی است. پس دهها برابر آنچه که روی شناسایی استعدادها صرف میکنیم باید روی پرورش و به اوج رسانی استعدادها هزینه نماییم.
پرورش بازیکنان نخبه و سطح بالا زمان بر است. این موضوع که بازیکنان با پشتکار و نشاط و کیفیت بالا دوران پرورش و به اوج رسیدن خود را طی کنند، به انگیزه، شخصیت، نگرش، ارزشها، سخت کوشی و سرسختی ذهنی آنها بستگی دارد؛ و البته این امر نیازمند روشهای تمرینی بانشاط، متنوع و سازگار با ذهن و مغز بازیکنان میباشد. در نتیجه یکی از موارد کلیدی در موفقیت بازیکنان به آموزشپذیری آنها، تواناییهای ذهنی و روانی، مهارتهای اجتماعی، کارتیمی، سبک درست زندگی، نظم و سازماندهی شخصی، نگرش مثبت، خوش بینی و خوش قلبی و توانایی تحمل فشار و استرس بستگی دارد، که باید در برنامههای پرورش بازیکنان توجه ویژهای به آنها شود؛ که البته پیش نیاز آن توسعه و ارتقای سیستم آموزش مربیان و پرورش مربیانی است که توانایی آموزش چنین مهارتهایی را داشته باشند. این نکته را دست کم نگیریم که برای پرورش بازیکنان نخبه، نیازمند مربیان نخبه و سخت کوش هستیم.
دیدگاهتان را بنویسید