در زندگيهاي پرمشغلهاي كه داريم، بعضي وقتها دچار اين فريب ميشويم كه فقط تمرین کردن بهعنوان يك موفقیت محسوب ميشود. به اندازهي ساعت تعيينشده تمرين ميكنيم و آهي از سر پيروزي ميكشيم و با خود ميگوييم: «مأموريت انجام شد»؛ امّا هدف واقعي، تمرین کردن نيست؛ بلكه پیشرفت کردن است.
همانطور كه جان وودن عنوان ميكند: «هرگز فعالیت خالي را با پیشرفت کردن اشتباه نگير.» يك روش كاربردي اين است كه براي هر روز يك عصاره قرار دهيم: كوچكترين كمال (تعالي) قابلدستیابی.
(SAP: Smallest Achievable Perfection)
در اين تكنيك، يك قطعهي كوچك را كه ميتوانيد در آن كامل شويد، انتخاب ميكنيد؛ قطعهاي كه آن را 100 درصد درست و باثبات انجام دهيد؛ نه اینکه فقط پيشرفت كنيد؛ نه اینکه فقط روي آن كار كنيد. براي مثال، يك بازيكن واليبال ممكن است پرتاب توپ در سرويس پرشي را انتخاب كند.
نكتهي دوم اين است كه زمان بگذاريد و هدفي كوچك و معيّن را انتخاب كنيد و سپس تمام توان خود را براي دستيابي به آن به كار ببريد.
بااینحال، شما يكروزه ساخته نميشويد يا به شكل كامل درنميآييد. اين پيشرفت و عالی شدن، كمكم به وجود ميآيد؛ اتصال به اتصال (در سيستم عصبي)، تكرار با تكرار.
همانطور كه جان وودن ميگويد: «به دنبال يك پيشرفت سريع و بزرگ نباشيد. در هر زمان به دنبال يك پيشرفت كوچك در روز باشيد. اين تنها راهي است كه پيشرفت بزرگ حاصل ميشود و زماني كه پيشرفت بزرگ به وجود آمد، ماندگار خواهد بود».